دهه پایانی ماه صفر، مصادف است با ایام ارتحال جانسوز خاتمالانبیاء و رحمة للعالمین حضرت محمد مصطفی (ص) و نیز شهادت مظلومانه فرزند نازنینش، سبط اکبر حضرت امام حسن مجتبی (ع) و شمسالشموس امام رضا (ع). ایام شهادت این سه نور آسمانی، تکملهای است بر دو ماه سوگواری شیعیان و محبان آلالله و موعدی است برای دریافت پیام نهایی، برپایی عزای اهل بیت (ع) و تعظیم شعائر آنها.
به همین مناسبت، مروری بر جلوههایی از سیره اجتماعی آن بزرگواران، برای دلهای بیدار، سودمند و حیاتبخش است.
* بیتکلّفی پیامبر رحمت و مهربانی
یکی از خصوصیات انبیا، به ویژه رسول خدا صلی الله علیه وآله، پرهیز از تکلّف بود. خداوند از پیامبرش می خواهد که به مردم بگوید: «و ما انا من المتکلّفین؛ من اهل تکلّف نیستم» و خود و دیگران را به سختی نمی اندازم. به همین خاطر، پیامبر صلی الله علیه وآله همیشه بدون تکلّف و ساده زیست بود و همیشه با مردم مانند خودشان رفتار می نمود.
* همگام با یاران
در سفری که رسول خدا صلی الله علیه وآله با اصحابش همراه بود، هنگام تهیه غذا هر یک از آنان کاری را قبول کردند. پیامبر صلی الله علیه وآله هم هیزم جمع کردن را بر عهده گرفت. هرچه اصحاب خواستند از کار پیامبر صلی الله علیه وآله جلوگیری کنند، حضرت نپذیرفت.
در سفر دیگری، وقتی پیامبر صلی الله علیه وآله از شتر پیاده شد و برای بستن آن به گوشه ای رفت، اصحاب آمدند تا شتر را از آن حضرت بگیرند و افسار آن را ببندند؛ اما پیامبر صلی الله علیه وآله نپذیرفت و فرمود: سعی کنید کار خود را به دیگران واگذار نکنید.
* صداقت در سیره پیامبر (ص)
یکی از فرزندان پیامبر صلی الله علیه وآله ابراهیم نام داشت و در کودکی از دنیا رفت. اندکی پس از مرگ او، خورشید گرفت. مردم گمان کردند که این خورشید گرفتگی، به خاطر فوت ابراهیم است؛ ولی پیامبر صلی الله علیه وآله فوری مردم را جمع کرد و فرمود: گرفتن خورشید، به خاطر مرگ فرزندم نبوده است. وی بدین وسیله، مردم را از جهل و خرافهگرایی بر حذر داشت.
* همسرداری پیامبر (ص)
با اینکه اغلب همسران رسول خدا صلی الله علیه وآله زنانی سالمند، یتیم دار و بیوه بودند و چه بسا اخلاقی در شأن ایشان نداشتند، اما همان گونه که قرآن سفارش کرده که «عاشروهنّ بالمعروف»، معاشرت پیامبر صلی الله علیه وآله با آنان، کاملاً نیکو و طبیعی بود و گاه و بیگاه که بعضی از آنان بدرفتاری می کردند و حتی اصحاب پیامبر صلی الله علیه وآله از رفتار آنان ناراحت شده، می گفتند: یا رسول اللّه! او را رها کنید، پیامبر صلی الله علیه وآله می فرمود: ناراحتی و بدرفتاری زنان را باید در کنار نقاط مثبت و کمالات آنان حساب کرد و نباید انسان به خاطر ناراحتی و بدرفتاری، همسر خود را رها کند. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرمود: از ما نیست کسی که مال و ثروت داشته باشد؛ ولی بر همسر و فرزندان خود سخت گیری کند. پیامبر صلی الله علیه وآله به خاطر وفاداری به همسرش خدیجه، حتی بعد از مرگ او به زنانی که با خدیجه دوست بودند، احترام می گذاشت.
پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: من نسبت به خانواده ام از همه بهتر رفتار می کنم.
* اکرام و بخشش در سیره امام حسن مجتبی (ع)
یکی از ویژگی های اخلاقی امام حسن علیه السلام، ارج نهادن به «کرامت انسانی» است؛ چنانکه در سیره اجتماعی آن حضرت می توان اوج اکرام و بزرگداشت مؤمن را مشاهده کرد:
مردی نامه ای را به دست امام حسن علیه السلام داد که در آن حاجت خود را نوشته بود. امام علیه السلام بدون اینکه نامه را بخواند، به او فرمود: «حاجتت چیست؟». شخصی عرض کرد: «ای فرزند رسول خدا! خوب بود نامه اش را می خواندی و می دیدی حاجتش چیست و آن گاه بر طبق حجتش پاسخ می دادی؟». امام علیه السلام فرمود: «بیم آن دارم که خدای تعالی تا به این مقدار که من نامه اش را می خوانم، از خواری مقامش مرا مورد مؤاخذه قرار دهد.»
یکی از ویژگی های سیره اجتماعی امام حسن علیه السلام، بخشش خطای دیگران است؛ چنانکه وقتی حضرت دید پای گوسفند شکسته است، پرسید: «چه کسی شکسته است؟». غلام حضرت عرض کرد: «من شکستم. می خواستم شما را ناراحت کنم». حضرت تبسمی کرد و فرمود: «این ها به خاطر این است که تو آزاد نیستی». سپس او را آزاد کرد و هدیه خوبی به او داد. بر این اساس امام حسن علیه السلام از شیعیان انتظار دارد که نه تنها خطاهای دیگران را به سادگی ببخشند؛ بلکه خطای او را با هدیه جبران کنند؛ زیرا قرآن مردم را افزون بر عفو، به صفح و نادیده گرفتن خطای دیگران سفارش می کند: « و باید که ببخشند و درگذرند. آیا دوست نمی دارید که خداوند شما را بیامرزد؟»
* سیره حیاتبخش امام رضا (ع)
از عبدالله بن صلت نقل شده که: «من در سفر امام رضا(ع) به خراسان، در خدمت ایشان بودم. دستور فرمود که سفره غذا را پهن کنند. در کنار سفره ایشان، تمام غلامان آن حضرت از سیاهان و غیر آنها گرد آمدند. من به آن جناب عرض کردم: فدایت شوم. کاش برای اینها سفره جداگانهای انداخته میشد. امام(ع) فرمودند: پروردگار ما، یکی است و پدر و مادر ما هم یکی، و پاداش همه بر اساس کردار است.»
«هرگز اتفاق نیفتاد که امام رضا(ع) در سخن گفتن به کسی جفا کند. هر که با او گفتوگو میکرد، کلامش را قطع نمیکرد و فرصت میداد تا آخرین سخن خود را بگوید. اگر کسی حاجتی نزد او میآورد، در صورت امکان ابداً او را مأیوس نمیکرد. ندیدم در حضور کسی پایش را دراز کند و تکیه بزند. سراغ ندارم که به غلامانش ناسزا بگوید. ندیدم آب دهان را به زمین بیندازد و با صدا و قهقهه بخندد؛ بلکه تنها تبسم میکرد.»
ارسال نظرات